در این همایش مجتبی آقایی دبیر کل دومین جایزه جهانی ادیان توحیدی، هدف از برپایی این همایش بینالمللی را بررسی ضعف زمینههای پژوهشی و نظری در کار هنری اعلام کرد.
مدیر موزه هنرهای دینی امام علی(ع) در ادامه با بیان اینکه مشترکات بسیاری بین باورها و طرز تلقی هنرمندانی که به ادیان توحیدی باور دارند، هست، گفت: «از طریق هنر، همدلی میان هنرمندان شکل میگیرد که امیدواریم با برگزاری همایشهای اینچنینی و تقویت بنیانهای نظری در کار هنری به همزبانی هم دست یافت.»
در ادامه دکتر غلامرضا اعوانی رئیس انجمن حکمت و فلسفه بهعنوان اولین سخنران به ارائه مقاله خود با موضوع « تفاوت میان هنر دینی و دنیایی » پرداخت و با اشاره به اهمیت و جایگاه امر مقدس در تفکر دینی و تأثیر آن بر هنر گفت: « احساس امر مقدس در انسان فطری، امری ذاتی است. امر مقدس خاصه در ادیان، سهم بسزایی دارد و وجود آن غیرممکن بهنظر میرسد.»
وی در توضیح اینکه چه چیزی را مقدس میدانیم به دیدگاه سنت گرایان اشاره کرد و گفت: « ظهور و حضور وجود مطلق یا خدا، امر مقدس است، که اگر چه این حضور یکسان نیست اما انسان نمیتواند بدون حضور این امر الهی باشد.»
دکتر اعوانی در ادامه با بیان اینکه دنیای مدرن بر جنبه حیوانی تأکید میکند و امر مقدس را نفی و جنبه الهی را نادیده میگیرد، اظهار داشت: « علم جدید و تکنولوژی و بینشهای سکولاریستی دوران جدید موجب جدا شدن علم و دین و بیگانه کردن انسان از امر مقدس شده است و راه بازگشت، برگشت به سنّت و فهم همه شئون انسانی و عالم وجود است.»
رئیس انجمن حکمت و فلسفه در ادامه سخنرانی خود به ارتباط هنر با امر مقدس اشاره کرد و اظهار داشت:« از دیدگاه سنت گرایان هنر دینی، هنر مقدس، اصل و اساس فرهنگ دینی است. یک جهان بینی و مبانی اعتقادی که به امر مقدس توجه دارد را نمیتوان یافت که هنر آن مقدس نباشد. چرا که مبانی اعتقادی حتی در حوزه هنر نیز بروز و ظهور مییابد.»
دکتر اعوانی ادامه داد: « یک اثر هنری، میتواند به نوعی همان متافیزیکی را به تصویر بکشد که عارف در مراتب عرفانی طی میکند. ضمن اینکه مطمئنترین و آسانترین راه که میتوان مبادی دین را جلوه گر ساخت، هنر است.»
وی در ادامه درباره ارتباط هنرمند و هنر مقدس گفت: « هنر مقدس طولی و هدایتکننده عالم است. از آنجا که هنرمند و جهان بینی او از هنرش جدا نیست و با ذات او در ارتباط است، لذا این که هنرمند، در بطن جسمانی و نفسانی خود باشد یا در بطن روحانی، قطعاً هنر او هم تحتتأثیر آن و تجلّی روح او خواهد بود.»
رئیس انجمن حکمت و فلسفه در پایان خاطر نشان کرد: « از آنجا که هر فضیلتی از خُلق الهی نشأت میگیرد و پایه کمال معنوی نیز، فضایل است، بنابراین تا هنرمند صاحب فضایل الهی نباشد نمیتواند هنر با فضیلت خلق کند.»
در بخش دیگر این همایش، « پاتریک لود»، دکترای ادبیات فرانسه که در همایش بینالمللی هنر در ادیان توحیدی با موضوع ابعاد متافیزیکی و معنوی تصویر سخنرانی کرد و با ذکر اینکه در نظر نخست، رابطة متافیزیکی و تصویر متناقض مینماید، گفت:« متافیزیک، اگر تنها به معنای لفظی آن نگریسته شود، به آن چیزی اشاره دارد که از طبیعت (فیزیک)، یعنی جهان محسوس بیرون است، ولی تصویر اساساً با شکل های محسوس سروکار دارد.
نارسایی واژة متافیزیک در نگرش سنتی آن است که ظاهراً به حضور الهی در طبیعت و جهان محسوس، نظر ندارد. ولی در واقع چنین نیست.» وی در سخنرانی خود کوشید نشان دهد چگونه، آنچه متافیزیک تصویر مینامد مبنای تصویر معنوی یا مقدس است. وی مسیحیت، بودیسم و هندوئیسم را مصادیق بارز متافیزیک تصویر برشمرد.
« پاتریک لود» در ادامه به بیان اینکه تصویر مقدس، نمودار حضور آن چیزی است که پنهان از دیده است، گفت: « این دوگانگی (حضور آنچه پنهان است) در ریشة واژة (ایماژ – ایماگو) بهخوبی دیده میشود. ایماگو، که در اصل به معنای ماسک مرگ بوده است، نشانة آن کسی است که دیگر در میان ما نیست. بنابراین کار متافیزیک تصویر، حضور بخشیدن به کسی یا چیزی است که از نظر ما غایب است.»
وی در ادامه متافیزیک تصویر را، هم نشانه نزدیکی و هم بیانگر دوری در کنار یکدیگر دانست و افزود: « تمدنی که دیگر قادر به درک تصویر نیست، و تصویر در آن کار و جایگاه چندانی ندارد، در معرض این خطر است که در بیرونیترین جنبههای دنیای گذران فرو رود، و در برابر سرطان معنوی که از درون، آن را میخورد، بیدفاع بماند.»
« پاتریک لود» در پایان با تأکید به جنبه معنوی و تعلیمی تصویر، چنین نتیجه گیری کرد که: « با شناسایی و پذیرش زیبایی تصویر، به نیت آفرینندهای هم که هستی بخش آن است، پی میبریم، اگر این تصویر در عمق وجود، تأثیر میگذارد، برای آن است که در اثر آن لرزشی از بینهایت منتقل میشود. به این لرزش، هنگامیکه دامهای ناپایدار دنیای بیرون کنار روند، تنها یک پاسخ متناسب وجود خواهد داشت: تذکر به آنچه هستیم.»
کریستین بیستروپ متخصص تصویرگری کودک و داور بینالمللی این همایش هم در قسمتی دیگر از این مراسم، با نشان دادن تصاویری از کتاب مصور کودکان و تجربه دانمارک در مصور کردن انجیل برای کودکان، انتقال مفاهیم دینی با زبان تصویر و هنر را مورد بررسی قرار داد.
این داور بینالمللی با بیان اینکه نقاشان با بیان جزئیات، راه را بر تخیل کودک میبندند ادامه داد که تصویرگران در خلق اثر خود به گونهای عمل میکنند که تخیل بیننده خلاق شده و فرصت بروز مییابد.
در ادامه مهندس هادی سیف پژوهشگر، محقق و مؤلف دایره المعارف هنرهای مردمی به موضوع نقالی و ویژگیهای اخلاقی هنرمندان مردمی و بیان رمز و راز عملی آنها پرداخت و با این نقلها ناشناختههای ارتباط اعتقاد و هنر را که در دو دهه تحقیق جمع آوری شده است، بیان کرد.
مهندس مهدی فیروزانهمکه در سخنرانی خود خوشنویسی را بهعنوان هنری مقدس در اسلام مورد بررسی قرار داد با بیان اینکه بحث از خوشنویسی تنها در قلمرو هنر اسلامی میسر است، گفت: «آنگونه که اسلام به خوشنویسی پرداخته و به آن قوت داده است در بقیه ادیان وجود ندارد.»
وی همچنین با بیان اینکه بررسی و تحلیل هنر اسلامی، در هر دوره زمانی و هر اقلیم جغرافیایی ناگزیر ما را به سرچشمه این هنر یعنی قرآن هدایت میکند، گفت: « نزول امر قدسی از آسمان به زمین، و تعالی و صعود انسان هنرمند به سوی آسمان در نقطهای تلاقی مییابد.
در این نقطه هنر سنتی پدید میآید، هنر سنتی اگر از دامن دینی پر قدرت نشأت گیرد، هنر دینی میشود و هر گاه هنر دینی از بیان ظواهر فراتر رود و پردهها و حجابها را از بین ببرد و معانی قدسی و کانون دینی را مستقیمتر بیان کند هنر قدسی یا مقدسی آن دین شکل میگیرد.»وی منشاء و سرچشمه هنر اسلامی را در باطن معارف و جوهر پرستش و عبودیت میسر دانست و اظهار داشت: «معنویت و روحانیت دو واژه کلیدی در آموزههای اسلامیاند که از حیث معنا بیکرانه و لایتناهی هستند.»
فیروزان ادامه داد: « با ظهور اسلام و ضرورت محتوم ضبط درست و کتابت بیدخل و تصرف کلام خداوند از آنجا که قرآن کریم به تناوب در مناطق مختلف و در جمع مخاطبان گوناگون نازل میشد، خطاطی آغاز شد و کتابت مقدسترین و مرکزیترین اصل اسلام و به تعبیر دیگر قلب اسلام که همان قرآن است سبب اصلی پیدایش و حیات و رشد خطاطی و زیبایی خوشنویسی در اسلام شد.»
مهندس مهدی فیروزان تلاوت قرآن و خوشنویسی را موفقترین «صورت»هایی برشمرد که توانسته حقایق بی«صورت»ی را که خداوند در قالب کلمات خود بیان کرده است بصری و ماندگار کند.وی در پایان وظیفه هنرمند را استفاده از قوه خیال و دیدن صورت و آوردن آن صورت به عالم تصویر دانست و گفت: «زیبایی و بیکرانگی، حضور و نفوذ در مکان خود از ویژگیهای هنر مقدس است و خوشنویسی بهدلیل برخورداری از همین ویژگیها هنری قدسی است.»
دکتر زهرا رهبرنیا، عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه الزهرا، در همایش بینالمللی هنر در ادیان توحیدی، جامعه شناسی برای هنر دینی را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت:« در عرصه هنر، مجموعه هنرهایی وجود دارد که اگر مخاطب و کارکردی برای آنها تعریف نشود، مشکلی را به وجود نخواهد آورد اما برخی هنرها نیازمند تعریف کارکرد و نقش مخاطب هستند.»
عضو گروه هنرهای تجسمی فرهنگستان هنر که درباره جامعه شناسی برای هنر دینی با دقت بر هنر تصویرگری سخنرانی میکرد، گفت: « تصویرگری از جمله هنرهایی است که نمیتوان آن را بدون لحاظ کردن نقش مخاطب و جامعهای که هنر در آن شکل گرفته است و حتی بدون در نظر گرفتن روحیات خالق اثر، مورد ارزیابی قرار داد.»
این استاد دانشگاه با تبیین مبانی جامعه شناسی هنر دینی در سخنان خود اینگونه اشاره کرد: « تصویرسازی، هنری است که گذرا نبوده و بهطور گستردهای در صحنه اجتماع حضور دارد و مخاطب خاص و عام را توامان در بر میگیرد بنابراین هنرمند تصویرگر نمیتواند صرفا برای دل خود کار کند بلکه باید مخاطب شناسی را هم سرلوحه کار خود قرار دهد.»
وی ادامه داد: « همانگونه که تقلیل دادن جایگاه هنر تا آنجا که آن را صرفا آیینه وضع جامعه بشمارند، جفا به هنر است، نادیده گرفتن تأثیرات جامعه بر هنرمند و در نتیجه اثر هنری نیز شایسته نیست.»